رایج ترین اهداف تبلیغات در گوگل و استراتژی قیمت گذاری برای آنها
در این مقاله، برخی از رایجترین اهداف برای تبلیغات در گوگل و بهترین تاکتیک قیمتگذاری که شما میتوانید برای هر یک استفاده کنید را توضیح میدهیم.
تبلیغات در گوگل (Google Ads) به شما این امکان را میدهد تا با استفاده از مدلهای مختلف قیمتگذاری، عملکرد کمپینهای خود را بر اساس اهداف تجاریتان تنظیم کنید. در ادامه، استراتژیهای مالی مناسب برای انواع اهداف را بررسی میکنیم:
هدف اول: واکنش مؤثر کاربران
اگر هدف اصلی کمپین افزایش فروش، ثبتنام یا اقدام خاصی از کاربر (Conversion) است، از استراتژیهای زیر استفاده کنید:
Maximize Conversions (به حداکثر رساندن تبدیلها)
این استراتژی بهصورت کاملاً خودکار توسط الگوریتم گوگل مدیریت میشود تا با بودجه تعیینشده، بیشترین تعداد تبدیل (Conversion) ممکن را کسب کنید.
الگوریتم با بررسی دادههای کاربران (مانند زمان جستجو، نوع دستگاه، مکان، رفتار گذشته و...) قیمت پیشنهادی را لحظهای تنظیم میکند تا بیشترین نرخ تبدیل حاصل شود.
مناسب برای: کمپینهایی با دادهی کافی از تبدیل، که هدفشان افزایش حجم فروش یا لید است.
Target CPA (هدفگذاری روی هزینه به ازای هر تبدیل)
در این مدل، شما یک عدد مشخص برای "CPA هدف" (مثلاً 100 هزار تومان به ازای هر فروش) تعیین میکنید و گوگل سعی میکند با استفاده از یادگیری ماشین، قیمتها را طوری تنظیم کند که میانگین هزینه هر تبدیل نزدیک یا کمتر از این مقدار باشد.
اگرچه بعضی تبدیلها ممکن است گرانتر یا ارزانتر باشند، اما در طول زمان میانگین آن به هدف تعیینشده نزدیک میشود.
مناسب برای: کسبوکارهایی که یک عدد دقیق برای سودآوری از هر فروش یا لید در نظر دارند.
Target ROAS (هدفگذاری بر بازگشت هزینه تبلیغات)
در این استراتژی، شما درصد بازگشت سرمایه (مثلاً 400% ROAS) را مشخص میکنید و گوگل سعی میکند تبلیغات شما را در جایی نمایش دهد که بازگشت سرمایه دلخواه را تأمین کند.
برای مثال، اگر ۱ میلیون تومان هزینه کنید، گوگل تلاش میکند حداقل ۴ میلیون تومان فروش ایجاد کند. برای این کار، سیستم قیمتگذاری گوگل روی محصولات یا خدماتی که نرخ تبدیل و ارزش فروش بالاتری دارند تمرکز میکند.
مناسب برای: فروشگاههای اینترنتی و کمپینهایی که امکان ثبت ارزش مالی هر تبدیل را دارند.
Target Outranking Share (هدفگذاری بر شکست دادن رقیب مشخص)
با این گزینه، شما یک دامنه رقیب (مثلاً example.com) را انتخاب میکنید و به گوگل میگویید که تلاش کند تبلیغ شما در نتایج جستجو بیشتر از تبلیغ آن رقیب نمایش داده شود.
این کار با افزایش قیمت پیشنهادی انجام میشود، اما همیشه تضمینشده نیست. بیشتر برای زمانی کاربرد دارد که بخواهید سهم بازار رقیب را کاهش دهید یا برند خود را بالاتر از برند خاصی نشان دهید.
مناسب برای: بازارهای رقابتی و برندهایی که مستقیماً با رقیب شناختهشدهای رقابت میکنند.
Manual CPC with Enhanced CPC (قیمتگذاری دستی با بهینهسازی هوشمند)
در این روش، شما پیشنهاد قیمت به ازای هر کلیک (CPC) را بهصورت دستی تعیین میکنید، اما اگر گزینه Enhanced CPC فعال باشد، گوگل اجازه دارد در زمانهایی که احتمال تبدیل بالاتر است، قیمت را بهطور خودکار تا سقف معقولی افزایش دهد.
این روش بین کنترل دستی کامل و قیمتگذاری هوشمند تعادل ایجاد میکند.
مناسب برای: تبلیغگرانی که میخواهند روی بودجه تسلط بیشتری داشته باشند ولی هنوز بخواهند از الگوریتم گوگل برای بهینهسازی استفاده کنند.

هدف دوم: افزایش بازدید سایت
Maximize Clicks – به حداکثر رساندن کلیکها
در این استراتژی گوگل بهصورت خودکار قیمتهای پیشنهادی (bids) را طوری تنظیم میکند که بیشترین تعداد کلیک ممکن با بودجهی مشخصشده دریافت شود. تمرکز این روش صرفاً بر افزایش تعداد کلیک است و به کیفیت ترافیک یا نرخ تبدیل توجهی ندارد.
این گزینه مناسب کسبوکارهایی است که در مراحل اولیه جذب بازدید هستند، یا میخواهند ترافیک بیشتری به صفحات فرود خود هدایت کنند.
Manual CPC – هزینه به ازای کلیک دستی
در این روش، تبلیغدهنده مستقیماً قیمت پیشنهادی برای هر کلیک را تعیین میکند. این استراتژی بیشترین سطح کنترل را بر روی هزینهها و پیشنهادات فراهم میکند.
مناسب برای تبلیغکنندگانی است که تجربه کافی دارند و میخواهند بر اساس تحلیل دادهها، پیشنهاد قیمت را برای هر کلمه کلیدی یا گروه تبلیغی بهصورت سفارشی تنظیم کنند. در صورت نیاز، میتوان گزینه Enhanced CPC را برای بهینهسازی جزئی فعال کرد.
Target Search Page Location – هدفگذاری موقعیت در نتایج جستجو
در این استراتژی که پیشتر توسط گوگل ارائه میشد، سیستم تلاش میکرد تبلیغ را در بالای صفحه نتایج جستجو یا حداقل در صفحه اول نمایش دهد. اگرچه این گزینه در سال ۲۰۱۹ بهصورت رسمی حذف شده، اما اهداف مشابه را همچنان میتوان با استفاده از ترکیبی از Manual CPC و تنظیمات موقعیت جغرافیایی یا سفارشیسازی پیشنهادها دنبال کرد.
این رویکرد برای برندهایی مناسب است که نیاز دارند در دید کاربران بیشتری قرار بگیرند و ترجیح میدهند همیشه در جایگاههای برتر نتایج جستجو دیده شوند.
هدف سوم: شناساندن برند
Target Impression Share – سهم هدف از نمایش
در این استراتژی، شما تعیین میکنید که تبلیغتان چند درصد از دفعات ممکن باید در جایگاه مشخصی از صفحه (بالای صفحه، بالای نتایج، یا هرجای صفحه) نمایش داده شود. گوگل بر اساس این هدف، پیشنهاد قیمت (bid) را خودکار تنظیم میکند.
این گزینه برای برندهایی مناسب است که قصد دارند در موقعیتهای خاصی بیشتر دیده شوند و با بالا بردن نرخ نمایش، آگاهی از برند را افزایش دهند.
vCPM (Viewable Cost Per Thousand Impressions) – هزینه به ازای هزار نمایش قابل رؤیت
در این مدل پرداخت، فقط زمانی هزینه پرداخت میشود که آگهی واقعاً در صفحه قابل مشاهده باشد (حداقل ۵۰٪ از تبلیغ به مدت یک ثانیه برای بنر یا دو ثانیه برای ویدیو دیده شود).
این روش برای کمپینهای نمایشی (Display) و ویدیویی مناسب است که هدف اصلی آنها دیده شدن تبلیغ است، نه کلیک یا تعامل مستقیم.
CPV (Cost Per View) – هزینه به ازای هر بازدید ویدیو
ویژهی کمپینهای YouTube است. شما تنها زمانی پرداخت انجام میدهید که کاربر ویدیو را بهمدت حداقل ۳۰ ثانیه تماشا کند (یا اگر ویدیو کوتاهتر باشد، تا پایان آن را ببیند) یا با آن تعامل کند (مثلاً روی لینک کلیک کند).
این استراتژی برای افزایش درگیری کاربران با برند، یا معرفی محصول از طریق ویدیوی تبلیغاتی مفید است.
Competitor Targeting – هدفگیری رقبا
این روش بهصورت رسمی در لیست استراتژیهای قیمتگذاری گوگل نیست، اما بهعنوان یک تاکتیک میتوان از آن استفاده کرد. شما با هدفگذاری بر روی کلمات کلیدی مرتبط با برند یا محصولات رقیب، تلاش میکنید تا تبلیغ خود را هنگام جستجوی نام رقیب نمایش دهید.
برای موفقیت در این روش، معمولاً باید از تبلیغاتی با پیشنهادهای قوی یا مزیت رقابتی خاص استفاده کرد تا توجه کاربر را از برند رقیب به سمت برند شما جلب کند.

قیمتگذاری دستی یا هوشمند؟
انتخاب بین قیمتگذاری دستی و هوشمند (Smart Bidding) بستگی به دو عامل دارد:
1. کیفیت دادههای Conversion Tracking
اگر Conversionهای شما به درستی تنظیم نشدهاند (مثلاً روی هر صفحه یک Conversion گذاشتهاید)، الگوریتم Google اشتباه یاد میگیرد و ممکن است بودجه شما را بهسرعت از بین ببرد.
2. حجم داده و واکنش مؤثر کاربران
Google پیشنهاد میکند حداقل 30 تا 50 Conversion در ماه برای هر کمپین داشته باشید تا استراتژیهایی مثل Target CPA و Target ROAS درست کار کنند.
اگر داده کافی ندارید، با Manual CPC شروع کنید و سپس به Smart Bidding مهاجرت کنید.
۴ قدم انتخاب بهترین استراتژی قیمتگذاری
- بر اساس هدف کمپین انتخاب کنید (فروش، آگاهی، ترافیک و...)
- تست A/B انجام دهید (مقایسه استراتژیها در یک بازه مشابه)
- به شاخصهای عملکرد توجه کنید (CTR، CPC، Conversion Rate، ROAS)
- ثبات را حفظ کنید (مدام از یک استراتژی به استراتژی دیگر نپرید)
نکته: حتی بهترین استراتژی قیمتگذاری نمیتواند یک کمپین ضعیف را نجات دهد. از ساختار درست کمپین مطمئن شوید.
نکات پیشرفته برای بهبود فروش از طریق قیمتگذاری
نکته اول: استفاده از قوانین خودکار (Rules)
قوانین خودکار (Automated Rules) مثل افزایش بودجه زمانی که CPA پایین است، به شما کمک میکند عملکرد را بهینه کنید بدون اینکه 24/7 وارد اکانت شوید.
نکته دوم: استراتژیهای دستهجمعی (Portfolio Bidding)
استفاده از استراتژی مشترک برای چندین کمپین (Portfolio) باعث بهبود عملکرد کلی میشود. مخصوصاً برای کمپینهایی که دادهی کافی ندارند.
نکته سوم: تنظیم قیمت براساس جمعیتشناسی (Demographics)
دادههای Demographic مانند سن، جنسیت یا موقعیت جغرافیایی میتوانند به شما نشان دهند کدام گروهها بهتر عمل میکنند. روی آنها بیشتر سرمایهگذاری کنید.

نتیجهگیری: چگونه در Google Ads بهترین قیمتگذاری را انتخاب کنیم؟
برای داشتن کمپین موفق در Google Ads، استراتژی قیمتگذاری شما باید:
- با هدف تجاری شما همسو باشد
- بر اساس دادههای واقعی تنظیم شود
- تستشده و بررسیشده باشد
- با ساختار کلی کمپین هماهنگ باشد
چه در حال اجرای کمپینهای فروش باشید، چه آگاهی از برند، یا صرفاً افزایش ترافیک، درک دقیق و انتخاب درست استراتژی قیمتگذاری میتواند تفاوت بین موفقیت و شکست را رقم بزند.

